خواندنی ها برچسب :

آدم ربایی

من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
دوربین‌های مداربسته محل حادثه مورد بازبینی قرار گرفت و تصویر مرد آدم ربا به‌دست آمد در همین موقع شاکی با دیدن چهره مرد آدم ربا او را شناخت و مشخص شد وی همسر صیغه‌ای همسر سابقش است.
با اسلحه‌ای که از قبل داشتم شب حادثه به کمین آرش نشستم. وقتی مغازه را تعطیل کرد با تهدید اسلحه آرش را سوار خودروام کرده و برای اینکه در مسیر کسی به ما شک نکند او را بی هوش کردم و به راه افتادیم.
از این ماجرا بشدت ناراحت شدم، غم از دست دادن پدرم از یک طرف و از دست دادن کار و بی‌معرفتی که هوشنگ کرده بود، به قدری مرا عصبانی و ناراحت کرد که تصمیم به انتقام از او گرفتم. اصلی‌ترین انگیزه من برای این آدم ربایی همین موارد بود.
از این ماجرا بشدت ناراحت شدم، غم از دست دادن پدرم از یک طرف و از دست دادن کار و بی‌معرفتی که هوشنگ کرده بود، به قدری مرا عصبانی و ناراحت کرد که تصمیم به انتقام از او گرفتم. اصلی‌ترین انگیزه من برای این آدم ربایی همین موارد بود.
شاکیان مدعی بودند مردی آن‌ها را به‌عنوان مسافر سوار بر خودرو کرده و بعد مورد تعرض قرار داده است. هشت زن 20 تا 50‌ساله از این مرد شکایت کرده بودند که در نهایت بعد از چندین روز تله‌گذاری مأموران پلیس، متهم که پوریا نام دارد، بازداشت شد.
این اواخر جلال معتاد شده بود و مرا کتک می‌زد. بیشتر پولش را صرف خرید مواد مخدر می‌کرد هر چه با او و خانواده‌اش صحبت کردم که دست از این کارهایش بردارد بی‌فایده بود. در نهایت تصمیم گرفتم همسرم را تنبیه کنم تا شاید در رفتارش تجدیدنظر کند.